مازندرانيه باغ وحش باز کرد،
گفت بليط، نفری
500تومن
كسی نيومد
گفت 300تومن
كسی نيومد
گفت، رايگان!
همه هجوم آوردن!
گذاشت همه رفتن داخل،در رو بست
و در قفس شيرها رو باز كردوگفت:
إسا خروجی نفری 8000 تومن!
عجب وفایی داره این دلتنگی !
تنهاش که میذاری میری تو جمع و کلی می گی و می خندی
بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون
وایمیسته بغل دستت و دست گرمشو میذاره رو شونت
برمیگرده در گوشت میگه : خوبی رفیق ؟ بازم خودمم و خودت !
•
کاش زندگی از آخر به اول بود…
پیر بدنیا می آمدیم…
آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم
سپس کودکی معصوم می شدیم و در
نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم…
دوستی من شبیه باران نیست،که گاهی می آید و گاهی نمی آید.دوستی من شبیه هواست،بعضی وقت ها ساکته،اما همیشه در اطراف توست،در دفترزندگیت برای سفید ماندن صفحه عصه هایت همیشه دعا میکنم
کسی را دوست بدار که "دوستت دارد", حتی اگر غلام درگاهت باشد؛
و دست بکش از دوست داشتن کسی که "دوستت ندارد", حتی اگر سلطان قلبت باشد...
فراموش نکن که "زمان" آدم وفادار رو مشخص می کنه نه "زبان"....
"الهی قمشه ای"
دختر: چشم ولی تو هم محض احتیاط یه عکس از خواهرت واسم بفرست عشقم.
(شیطان سرپا ایستاده بود سیگارش را خاموش کرد و کف مرتبی برای دختر زد)
پسر: بدون معطلی عکس اون یکی دوست دخترش را واسه دختر فرستاد.
(بیچاره شیطون کم آورد و رو آورد به مصرف مواد مخدر و شیشه)
دختر:وای مرسی عزیزم ... الان عکسمو واست ایمیل میکنم و عکس دوس دختر برادرشو فرستاد.
پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو باز کرد عکس خواهرشو دید ... !!!!
(هیچی دیگه اين داستان باعث شد شیطان ادامه تحصیل بده،بعد از ظهرها هم کلاس تقویتی میره)