خدایا خودت کمکم کن.......
آقا امشب دلم بدجورشکست ازت دعوتنامه میخوام........
دوباره هوای حرمت رو کردم.........
دوباره میخوام باهات خلوت کنم.......
آقا شکسته کمرم.........
دیگه چیکارکنم......
آقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاخودت کمکم کن.....
چرا همیشه باید تنها باشم؟
چرا باید همیشه اشک بریزم............
تو خودت که میدونی چی میخوام...مادرتم که بهم قول داد......
یا فاطمه الزهرا

میخوام برم......
یه روز برمیگردم که ببینم چیشدی...........
یه روز میام که ببینم کجایی........
فقط بدون دارم با چشمای پر از اشک میرم......
فقط بدون مرد بودم نه نامرد............فقط بدون باور کردم یکی هست....
یکی که تمام شعرام بهانه ای بود برای سرودن و عاشق بودن..........
درسته هیچی نبود.............
ولی برا من تمام آینده بود،تمام دلخوشیم بود،هیچکس جز اون بالایی نخواهد فهمید درونم رو.........

پدرم روزت مبارک
پدرم الان قدر دستای پینه بسته تورو بیشتر میفهمم پدرم.
پدرم الان دیگه میدونم که چرا باید از 10 11 سالگی حتی اگه شده بود 2هفته میرفتم سرکار،تا مرد بار بیام نه نامرد.تا بذارم بشکنن ولی نشکنم و شکستن یاد نگیرم.
پدرم دستاتو می بوسم بخاطر لقمه ای که گذاشتی تو شکمم هرچه اندک هرچه بی چیز ولی با ارزشترین بود چون حلال بود.
پدرم دروغه بگم تمام امیدم تو هستی.
ولی اینو بدون تا تو نباشی دیگه کوهی نیست پشت سرم.همون که بگه بچه درستو بخون مث من نشی،همون که بعضی وقتا ناراحت بشه و بگه رفتی تمرین دیگه خونه رات نمیدم.ولی بازم همون پدری که حتی برا کوچکترین موفقیتام شاد میشه و خنده رو لبش مینشینه.
پدرم نمیتونم دنیارو بی تو فرض کنم.اخم تو ارزش داره به هزاران دوستت دارم ها و میلیاردها کف زدن و تقدیر کردن.پدرم تورو با هیچ چیز عوض نمیکنم و دوستت دارم با تمام وجودم

این جملات رو امروز تو قبرستون شنیدم :
قول میدم دیگه اذیتت نکنم ...
قول میدم دیگه مسخرت نکنم ...!
مامان قول میدم نگم تو افکارت عقب مونده و قدیمیه ! مامان میخوامت ..
مامان تو برگرد قول میدم شب ها زود بیام خونه ..
مامان تو برگرد قول میدم ولخرجی نکنم ...
مامان برگرررررررد !
شاید این داستان زندگی خیلیا باشه تا دیر نشده خودمونو اصلاح کنیم . قدرشونو بدونیم