مرد یخ فروش _که یخ هایش کم کم داشتند آب می شدند را دید که عاجزانه فریاد می زند (( رحم کنید به کسی که سرمایه اش دارد آب می شود ...))
زانوهایش سست شدند .نشست روی زمین .منقلب شد.انگار کسی نشانش داده بود معنی واقعیه

إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ... را
حال لحظه لحظه من حال آن مرد یخ فروش است سرمایه ام ،عمرم،جوانی ام ،توانم،ذره ذره مقابل چشمان دارد آب می شود و نمی فهمم ،غافلم ،همه اش ضرر ،همه اش باخت.
سرمایه ام را به چیزهایی میدهم که نمی ارزد .به مدرک ،به دانسته هایی که مرا راه نمی برند ،به مقام به پول ،خانه....به عزیز شدن های گذرا..
خسارت یعنی ضرری که توی آن اصل سرمایه هم از دست برود..

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
منبع :کتاب برای خاطر ایه ها