برای دنبال کردن ابوالفضل مهربان جهرمی باید ابتدا وارد سایت شوید!

--- عوامل واقعی زلزله چیست؟ ---
(سوء استفاده از سخن ِ ناقص یک به اطلاح پروفسور، در اوج ِ جاهلیّتِ مُدرن)
*به نام خداوندی که نظم علمی جهان را آفرید*
(آیا اعمالِ انسان در نظم علمی جهان تأثیر دارد؟)
اعمالِ انسان به عنوان یک کُنِش در نظم علمی جهان تا چه حد تأثیر گذار است؟
قرآن کریم که طبق صریحِ آیات آن،با علمُ الله نازل شده، در این مورد چه می فرماید؟
اخیراً سخن تخصّصی(در عین حال ناقصی)،از زبان یک فرد که خودش را پروفسور می داند در بین افکار عمومی مطرح شده،که در آن مقایسه شده بینِ (اعتقاد قدیمی ها مبنی بر روی شاخ گاو بودنِ کره ی زمین بعنوان عامل زلزله)،و بین موضوعِ بسیار مهم(ارتباط و تأثیرِ اعمال انسان با نظم علمیِ جهان،که اخیراً مورد بحثِ جدّیِ بعضی از دانشمندان جهان نیز قرار گرفته)،و با تمسخرِ زیاد،اعتقادِ به عواملِ متافیزیکیِ زلزله(که مورد بحث آیات و روایات است)را نفی و انکار کرده اند.
* ((البته علّامه طباطبائی(ره) حدود پنجاه سال قبل در کتاب «اصول فلسفه و روشِ رئالیسم» ... ادامه دیدگاه

1396/10/05 - 13:12
پیوست عکس:
1_1.jpg333333333.jpg
نام فایل : 1_1.jpg333333333.jpg · سایز تصویر : 400x267 پیکسل, حجم تصویر : 141KB · دانلود تصویر
دیدگاه
ابوالفضل مهربان جهرمی

* ((البته علّامه طباطبائی(ره) حدود پنجاه سال قبل در کتاب «اصول فلسفه و روشِ رئالیسم» جوابِ این دیدگاهِ ماتریالیستی و مادیگرایانه را داده است، و شاگردان ِشاگردان ِ آن علّامه ی عظیم الشأن ( به راحتی) می توانند جواب این شبهه ها را بدهند.
*****************************
جواب مختصر :
نکته اوّل :
اگر انسانِ عاقل پذیرفته باشد که قرآن کلامِ خود آفریننده ی نظم علمیِ جهان است، عقلش حکم می کند که محال است آفریننده ی نظم علمیِ جهان، خودش غیرِ علمی سخن بگوید.
نکته دوم :
اینکه این افرادِ مدّعی ِعلم و روشنفکری، اعلام کرده اند که زلزله امری زمینی است و هیچ ربطی به آسمان ندارد، مرادشان از آسمان چیست؟
باید عرض کنیم که متأسفانه این افراد اینقدر اهل تحقیق نیستند، که در قرآن کریم آسمان به دو معنا استعمال شده است،
۱- (آسمان دنیا و جهان مادّی)، که خداوند در قرآن می فرماید: و زَیَّنَا السَّماءَالدّنیا بِزینةٍ الکَواکِب(۶) سوره صافات*
۲-(آسمانِ معنویّت) که خداوند در جای دیگر قرآن می فرماید: و فِی السّماءِ رزقُکم و ما توعَدون(۲۲) سوره ذاریات*(که در بسیاری از تفاسیر، در مورد این دو معنا مفصّل بحث شده است)
نکته سوّم :
در بین شخصیّت های عظیمِ علمیِ دینی، کسی ادّعا نکرده که (زلزله) از (آسمان) به معنای فضای بالای سرمان کنترل می شود.( و این اشکالشان به علماء هم، نشان از ضعفِ تحقیق این افرادِ مُغرض دارد)
نکته چهارم :
موضوعِ ارتباطِ اعمالِ انسان با نظمِ علمیِ جهان به عنوان یک کُنِش (که واکُنش دارد)، محدود به آسمانِ مادّی(فضای بالای سر)،یا نظم علمی اطرافِ انسان نیست، بلکه یک بحث علمیِ دقیق است که مربوط می شود به ابعادِ وجودیِ انسان،(و ارتباطِ اعمالش با عالَم مادّه و ملکوت و جبروت، و دایره ی واکنشِ اعمالِ او در این مراتبِ جهانِ هستی)،
پس بحث در مورد زمینی یا آسمانی بودنِ زلزله نیست، بلکه بحث در موردِ تأثیرِ عملِ انسان در نظمِ علمی جهان است.
و آیات و روایات در موردِ (این موضوع) است، که بحث مفصّل کرده اند.
نکته پنجم :
واکُنش و تأثیرِ عمل انسان در نظمِ علمی ِ جهان، منافاتی با بحثِ تکامل ِ زمین، و فعل و انفعالاتِ نظمِ علمی ندارد، چرا که یک نوع پدیده می تواند معلول عواملِ متعددی باشد.
مثلاً حرارت یک ظرف آب، گاهی می تواند با تابش آفتاب گرم شود، و گاهی می تواند با شعله ی آتش گرم شود، در مورد زلزله و بلایا هم همینطور است، زلزله می تواند معلول تکامل و روال معمولیِ فعل و انفعالات درونیِ زمین باشد، و این منافاتِ با این مطلب ندارد که عملِ انسان هم به عنوان یک کُنِش در این نظمِ علمی، تأثیر بگذارد و زلزله واکُنش آن باشد،
امّا در هر دو صورت خداوند می تواند یک مانعِ علمی دیگر، در این (روالِ تکامل)، یا (تأثیر اعمال بندگان)، ایجاد کند، که زلزله نیاید.
چون دستِ ربوبیّتِ پروردگار بر ذرّاتِ نظمِ علمی(که خودش آفریده)، مسلّط و حاکم است.
در آخر :
جوابِ سؤالِ ذهنی همه، در خصوصِ این موضوع :
اگر عملِ بد و خوبِ انسان ها (کُنشی) است که در نظمِ علمیِ جهان (واکُنش) دارد، و باعثِ آمدن یا نیامدنِ باران، یا خشکسالی و یا زلزله و ... خواهد شد،
پس چرا در بسیاری از کشورهای کُفّار گناه می کنند، ولی زلزله و خشکسالی هم نمی شود؟
جواب از قرآن کریم :
۱- قاعده ی کلّی :
خداوند در قرآن می فرماید :
وَ مَا أصابَکُم مِن مُصیبةٍ فَبِما کَسَبَت أیدیکُم وَ یَعفُو عَن کَثیر(۳۰) سوره شورَی
آنچه از مصیبت به شما می رسد، نتیجه ی اعمال خود شماست، و خداوند از بسیاری از آن ها می گذرَد و عفو می کند.
(یعنی خداوند جلوی بسیاری از تبعاتِ اعمال ما در نظم علمی جهان می گیرد).
حال اگر خداوند جلوی بسیاری از تبعاتِ اعمالِ مردم را نمی گرفت، چه اتفاقی می افتاد؟
در آیه دیگر جوابِ این سؤال را می دهد که می فرماید :
وَ لَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا (۴۵) سوره فاطر
و اگر خدا بخواهد مردم را به سبب كارهايى كه كرده‌اند بازخواست كند، بر روى زمين هيچ جنبنده‌اى باقى نگذارد. ولى آنها را تا زمانى معيّن مهلت مى‌دهد و چون مدّتشان به سر آمد، به اعمال بندگان خويش آگاه است.
(پس اگر ارتباط اعمال انسان، با نظم علمی جهان، اینقدر دقیق است)
* سؤال اصلی این است که خداوند به چه دلیل گاهی جلوی تبعاتِ اعمالِ بعضی از کُفّار را بیشتر می گیرد؟
و با وجود گناهانشان، باز زلزله و خشکسالی نمی شود؟
جواب آن در آیات دیگر داده شده، که خداوند در مورد کُفـّار ِتکذیب کننده (نه مستضعف فکری) می فرماید :
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ (۱۸۲) سوره اعراف
و آنانكه آيات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی كه خود نمى‌دانند گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.
و در جای دیگر می فرماید :
وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ(۳۳) ... وَ زُخْرُفًا وَ إِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ(۳۵) سوره زُخرف*
و اگر (تمکّن مالیِ کُفّار از نعمت های مادّی) سبب نمی شد كه همه ی مردم امّت واحدِ(گمراهی) شوند، ما برای کسانی كه به خداوندِ رحمان کافر می شدند، خانه هایی قرار می دادیم با سقف هایی از نقره و نردبانهايى که از آن بالا روند ... و با هر گونه زينت[ آن را می آراستیم] ؛ و همه ی اينها متاعِ ناچيز دنيوى است، حال آنكه (سرای آخرت)[و نعمت های ابدی] در نزد پروردگارِ تو، براى پرهيزگاران است...
و در جای دیگر می فرماید :
وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ (۱۷۸) سوره آل عمران*
كافران مپندارند كه مهلتى كه به آنها مى‌دهيم خيرِ آنهاست. بلکه به آنها مهلت مى‌دهيم تا بيشتر به گناهانشان بيفزايند، و براى آنها عذابى خواركننده است.
(و بسیاری از آیات دیگر هست که در این مطلب مختصر نمی گنجد)
*پس اینکه خداوند به کافرِ لجوج مهلت می دهد، به عنوان عِقاب و هلاکتِ ابدی است. و این بدترین نوع عذاب است، (چون صد سالِ این دنیا در برابر هزاران میلیارد سال، یک ثانیه هم حساب نمی شود).
(تشبیه برای توضیحِ معنای استدراج) :
مثلاً پدری دو فرزند دارد، یکی سرکش و بی ادب و معتادِ تزریقی، که اصلاً حرف پدرش را گوش نمی دهد (و پدر هر چه پول و خرجی به او می دهد، آن را در تزریق، و نابودی ِ خودش استفاده می کند)
و در آخر پدر موقّتاً می گوید: رهایش کنید که نابود بشود.
امّا فرزند دوّم فردی مؤدّب و اهلِ خیر و خوبی باشد، که پول و خرجیِ پدر را در راه صحیح هزینه می کند.
اگر این (فرزندِ دوّم) کمی به طرف اعتیاد برود، پدر سریع پول او را قطع می کند که متنبّه بشود و از راه اشتباه برگردد.
دقیقاً همین رفتار را خداوند با (کافرِ تکذیب کننده) و (غیر تکذیب کننده) کرده است :
خداوند در مورد کفّارِ مکذّبین، به پیامبرِ عظیم الشأنش فرموده :
ذَرهُم فی خَوضِهم یَلعَبون(۹۱) سوره انعام
آنان را رها کن تا در گفتگوهای لجاجت آمیزشان غرق در بازی باشند.
و در جای دیگر می فرماید :
لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ (۳) سوره شُعرا*
گویا از اينكه ايمان نمى‌آورند، می خواهی خود را هلاك سازى.
* امّا به طور کلّی در مورد عمومِ مردم(نه خصوص مکذّبین) می فرماید :
ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ(۴۱) سوره روم
به سبب اعمال مردم، فساد در خشكى و دريا آشكار شد تا به آنان جزاى بعضى[نه همه] از كارهايشان را بچشاند،شاید بازگردند.
(که خداوند بعضی از نتیجه ی اعمالشان را به آنان می چشاند، شاید از هلاکت نجات پیدا کنند و برگردند)
تشبیهِ دیگر در مورد استدراج :
مثلاً در بدن فردی بیماری خطرناکی ایجاد بشود، و به او بی حسّی تزریق کنند که درد را حس نکند، تا وقتی که بمیرد.
خداوند هم به قدرت قاهره ی خودش جلویِ تبعاتِ (هشدار دهنده ی) اعمالِ ِ [کافرِ تکذیب کننده]، می گیرد تا هلاکتِ ابدی نصیبش بشود و این بدترین عذاب، یعنی همان استدراج است.
* البته در مواردی خداوند متعال درباره ی عذاب کُفّار و منافقین در همین دنیا هم خبر داده است :
فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِين (۵۶) آل عمران
(ضمناً خدا که پدر کُشتگی با بندگان ندارد که ابتدائاً بخواهد بندگانش را به هلاکت بیاندازد، بلکه خود این کُفّارِ لجوج ِ مکذّب، خواسته اند که مستحق چنین عذابی بشوند).
لذا خداوند در مورد کافری که (مستضعفِ فکری) است، و تبلیغ به او نرسیده، طور دیگر رفتار کرده است، و خطاب به پیامبرش(ص) می فرماید :
وَ جادِلهُم باللّتی هیَ أحسَن...(۱۲۵) سوره نحل و با بهترین روش با آنان بحث کن.
نتیجه :
در دستگاه عدالت و نظمِ علمیِ خداوند، همه چیز دقیق و حساب شده است و خللی در آن راه ندارد، و همه ی حوادث و پدیده ها معلولِ علّت های خودشان هستند، که هیچکدام از سلطنت خداوند(در عین مهربانی و عفو و غفرانش) خارج نیستند،
و عمل انسان هم یکی از علل و عواملی است که در نظم علمی جهان تأثیر می گذارد، در حالی که خداوند با اسبابِ علمیِ دیگری،(برای مهلت دادن بیشتر)، جلویِ بسیاری از تبعاتِ اعمال انسان ها را می گیرد،
امّا همین (مهلت) نسبت به کفّارِ لجوج، به ضررشان تمام می شود، چون از نعمت های خداوند در نابودی ابدیِ خودشان استفاده می کنند، و روز به روز بر گناهانشان افزوده می شود و در نتیجه عذاب اُخرویِ آنان سخت تر خواهد شد.
ولی در عین حال ممکن است پدیده ای در جهان آفرینش رُخ بنمایاند،و آن پدیده سراسر بیانگر رحمتِ الهی باشد، و یا گاهی هم نشان از هشدار الهی باشد.
باران که در لطافتِ طبعش خِلاف نیست در باغ لاله رُویَد و در شوره زار خَس
[البته جهاتِ متعدّدِ دیگری هم مانند (آزمایش بودنِ بیماری و بلا)، و (اَبعادِ رحمتِ زلزله یا بعضی از بیماری ها برای مؤمنین)، (جلوگیری از عاقبت به شرّی)، و ... ، (که مباحثی غیر از این قالب کلّی را مطرح می کند)، و در آیات و روایات آمده است، امّا بحث در مورد آن در این مطلبِ مختصر نمی گنجد).
در آخر توجّه روشنفکرانِ حق جو را جلب می کنیم به یکی از صدها اعتراف دانشمندان غربی در مورد قرآن کریم : که در (کتاب اعترافات دانشمندان غربی ، ج۱ ، ص ۷۵.) نقل شده است :
پروفسور گوته دانشمند و فیلسوف آلمانی می گوید :
سالیان درازی کشیشان از خدا بی‌خبر، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدّس و عظمتِ آورنده آن – حضرت محمد(ص) - دور نگه داشته‌اند. امّا هر قدر که ما در جاده ی علم و دانش قدم گذاریم، پرده‌ی جهل و تعصّبِ نا به جا را دریده ایم. و عنقریب است که این کتابِ توصیف ناپذیر، جهان را به خود جلب نموده و تاثیرِ عمیقی در علم و دانشِ جهان گذاشته و عاقبت محورِ افکار مردمِ جهان گردد.

1396/10/5 - 13:13

صفحه اصلی  /  درباره ما  /  راهنما  /  قوانین  /  تماس با ما  /  تبلیغات  /  وبلاگ
© 1391-1401 - تمام حقوق مادی و معنوی شبکه اجتماعی جیک برای مدیریت محفوظ است.