محض رضای عشق
تاریک کوچههای مرا آفتاب کن
با داغهای تازه، دلم را مجاب کن
.
ابری غریب در دل من رخنه کرده است
بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن
.
ای عشق ای تبلور آن آرزوی سبز
برخیز و چون سکوت، دلم را خطاب کن
.
ای تیغ سرخ زخم، کجا میروی چنین
محض رضای عشق، مرا انتخاب کن
.
ای عشق، زیر تیغ تو ما سر نهادهایم
لطفی اگر نمیکنی، اینک عتاب کن
سلمان هراتی
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
میل آن دانه خالم نظری بیش نبود
چون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیست
دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست
سعدیا نامتناسب حیوانی باشد
هر که گوید که دلم هست و دلارامم نیست
سعدی
به عقیده من سبزی یک حقیقته و اون رو باید باور کرد...مثل باور کردن برگ درختان که سبزند... حتی درسیاهی شب
من معتقدم... یعنی باور دارم خونه من یعنی ما در هر شرایطی سبزه و نور امید به هر شکل و صورتی موظفه که از اون بیرون بتابه...
خانه سبز
برای خودت مردی رو انتخاب کن که این بار... مرد باشه
...تو اگه بتونی نغمه تنهایی زندگی یه مرد رو بشنوی و بفهمی, باور کن هستند مردان سبزی که نغمه ی تنهایی یه زن رو میفهمند و میشنوند و اون ها رو تبدیل به سرودی زیبا میکنند.
مـیگن تو جهــنم چهــل تا مرد میارن میچینن جلوت.بعد تـو بایـد به تک تکشـون فرق بین رنگای جیگری،زرشکی ،آلبالویی، ،سرخ آبی،دونه اناری و لاک ناخنی.. زرد،خردلی،لیمویی ،نارنجی،پرتقالی رو یاد بدی
رفتم دندون پزشکی به دکتره می گم :
آقای دکتر این دندون عقلم کج در اومد ه اومدم حسابشو برسی!
دکتره می گه : یعنی می گی بکشمش ؟
پ ن پ گفتم شما تحصیل کرده ای یکم نصیحتش کنی بلکم از خر شیطون بیاد پایین به راه راست هدایت شه ***