(داستان یقین، انتخاب و تردید !!!)
روزی بودا در جمع مریدان خود نشسته بود که مردی به حلقه آنان نزدیک شد و از او پرسید: آیا خداوند وجود دارد ؟ بودا پاسخ داد : آری، خداوند وجود دارد.
ظهر هنگام و پس از خوردن غذا، مردی دیگر بر جمع آنان گذشت و پرسید: آیا خداوند وجود دارد ؟ بودا گفت : نه، خداوند وجود ندارد. اواخر روز، سومین مرد همان پرسش را به نزد بودا آورد. این بار بودا چنین پاسخ داد: تصمیم با خود توست. در این هنگام یکی از مریدان، شگفتزده عرضه داشت: استاد، امری بسیار عجیب واقع شده است. چگونه شما برای سه پرسش یکسان، پاسخ های متفاوت می دهید؟ مرد آگاه گفت: چونکه این سه، افرادی متفاوت بودند که هر یک با روش خود به طلب خدا آمده بود: یکی با یقین، دیگری با انکار و سومی هم با تردید !!!
Sade.....gh
ادامه ...
تولدتون مبارک
1393/02/12 - 18:32 ·