همون شهره شلوغ
هعییی
امروز تو من ساکته
زمان محو عبورحیف
اما بامن ثابته
بازم صاعقه
دل آسمونو کَند
بوی خاکو نم
اینم جالبه
ساعت ۷ صبح
تف
کارما دیگه از ۵ گذشت
منو بشناس از سرگذشت
گذشتم من از سره گذشت
یه وجب دو وجب آب
فرقی نداره از سرگذشت
یه نفرکیش هممون مات
حرف من اینه ازسرتا تَش
حرف نزدم امیدتو نکشتم
هیس ساکت فرو نکن از پشتم
نه نمیشه توکه مث اونا نیسی
صاف نرو روبروی اشاره انگشتم
فدای سرت اگه برگا میریزن
گلم این فصله دست ما نی که
هرچی که داری آرزوی بقیه س
گرچه که واسه ما سهم کوچیکه
وقتی چشمام خاکستری دید
فهمیدم مرامم وابستگی نی
فهمیدم عزیزامو دوست دارم
فهمیدم بجز این خاک بستری نی
برباد رفته هر روز هفته
این روزا این حسم ازتوم رفته
چنتایی دلو گرم کردم اما
این زمستون هرروز برفه اه
سلامتی تموم راننده هایی که زندگیشون ختم به کابین ماشینشون شده جیکشونم در نمیاد سلامتی راننده ای که صبح تا شب با جونشون بازی میکنه اخرش میگن شغل شما مفرحه. سلامتی راننده ای که بزرگ شدن بچه هاشو هیچ وقت درست وحسابی نمی بینه.سلامتی راننده ای که پاییزو و بهار نداره زمستونو تابستون نداره تعطیلات اخر هفته نداره .سلامتی راننده ای که همه بهش میگن پول بده از کارگرش گرفته تا افسرش.اره راننده ها شغلشون مفرحه چون هیچ وقت معنی زندگی رو نمیفهمن.خداوند همشونو حفظ کنه
داماد دایی مامان بزرگمه.
1393/07/23 - 12:11 ·يني خانم رامين فر دختردايي مامان بزرگته؟
1393/07/23 - 21:01 ·اوهوم ریما رامین فر میشه دختر دایی مامان بزرکم
1393/07/23 - 23:20 ·ok
1393/07/23 - 23:21 ·